داستان آبیدیک

بلاتکلیف ماندن


english

1 Law:: (of things, schemes, projects, legal proceedings, law, plan, questions, statutes, rules) fall into abeyance (in this sense in ‍‍Persian more properly مُعَلَّق ماندن or معلق شدن - in the transitive sense and with reference to laws, law bills and regulations مسكوت گذاردن is the common word

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code